چهارشنبه ۰۲ آذر ۰۱ | ۱۳:۴۸ ۶ بازديد
برای هر که ممکن میباشد پیش آید که نیاز به مراجعه به دادگاه داشته باشد تا گلایه خویش را در کارها حقوقی مطرح نماید و حق خویش را بگیرد. اولی مرحله از استارت دادخواهی برای اشخاص، تهیه و تنظیم دادخواست میباشد. براین اساس با ما یاروهمدم باشید تا مفاد مربوط به تهیه آن را رسیدگی کنیم.
ضابطه تعریفی از این عبارت پیشبینی نکرده میباشد. اعطا کرد خواستن به معنای دادخواهی و عدل و داد خواستن میباشد. دادخواست صفحهای میباشد با ظواهر، ردیفبندی و اصطلاحات خاص که در مراجع دادستانی در چنگ اشخاص قرار داده میگردد تا دعاوی حقوقی خویش را در آن تهیه و تنظیم نمایند. اشخاص با تهیه و تنظیم و نثار این صفحه، مبتنی بر وضعیت درست معلومگردیده در ضابطه، مراجع قضایی را مکلف به بازرسی و صدور رای در مورد مراد خویش مینمایند. به نثارکننده دادخواست اعم از هر فرد حقیقی و واقعی و حقوقی که دعوای خویش را در برگ منحصربهفرد تهیه و اقامه بحث نماید، خواستار و به طرف مقابل نیز خوانده گفته میشود. مبنی بر قانون اساسی کشور کشور ایران، دادخواهی حق مسلم هر شخصی میباشد و هر که می تواند به خواسته دادخواهی به دادگاه پارسا مراجعه نماید. به موجب ماده ۴۸ ضابطه آئین دادرسی مدنی، شرط اول استارت به دادرسی، نثار دادخواست بوسیله خواستار میباشد.
حالت و موادتشکیل دهنده دادخواست حقوقی در ضابطه آئین دادرسی مدنی به روشنی بوسیله قانونگذار تبیین گردیده است .وضعیت رسمی که در مواد ۵۱ و ۵۲ این ضابطه گفته شده میباشد، بهاین تفصیل میباشد:
شرط اول که موجب اعطا کردخواست شمردن صفحه تقدیمی به دادگاه میشود این میباشد کهاین صفحه به گویش فارسی در برگهای چاپی اختصاصی نوشته خواهد شد. اعطا کردخواست می بایست جهت به جریان افتادن در سیستم بازرسی، دربردارنده موردها ذیل باشد:
اسم، اسم خانوادگی، اسم بابا، سن، اقامتگاه و در شکل قابلیت کار خواستار
اسم، اسم خانوادگی، اقامتگاه و فعالیت خوانده
گزینش منظور و بهای آن مگر آن که انتخاب بهاء ممکن نباشد و یا این که مراد، مالی نباشد. از جمله منظور تسلیم قضیه معامله به بها ۲۰ میلیون تومان
تعهدات و جهاتی که به موجب آن خواستار خویش را مستحق مطالبه می داند، به نحوی که بدیهی و پرنور باشد. برای مثال به جهت قراردادی که به دادخواست ضمیمه می گردد، شخص خویش را محق بداند.
آنچه خواستار از دادگاه درخواست داراست.
بیان دلیل و وسایلی که خواستار برای ثابت ادعای خویش داراست، از سندها و نوشتهجات و اگاهی مطلعین و غیره، دلیل مثبته به ترتیب و بدیهی نوشته می گردد و در صورتیکه استدلال، مدرک گواه باشد، خواستار می بایست اسامی و خصوصیات و محل اقامت آنها را به صورت درست مشخص نماید.
امضای دادخواستدهنده (چه خواستار ، چه نماینده و نماینده قانونی او)و در شکل عجز از امضاء، تاثیر انگشت وی
در شرایطی که خواستار یا این که خوانده فرد حقوقی باشد، در بخشیدخواست اسم و اقامتگاه فرد حقوقی نوشته شود.
در حالتیکه که هریک از اصحاب مشاجره تیتر قیم یا این که متولی یا این که وصی یا این که رئیس کمپانی و امثال آن را داشته باشند، در دادخواست بایستی تصریح گردد.
دادخواست خوب میباشد بوسیله نماینده قانونی خواستار تهیه گردد و ویژگی ها و آدرس نماینده قانونی در آن بیان گردد.
هر دادخواست سه رکن اساسی دارااست:
خواستار یا این که مدعا فردی از دادگاه پژوهش به امری را مطالبه مینماید؛
خوانده یا این که مدعا علیه فردی که بحث علیه وی اقامه میگردد؛
مراد یا این که مسئله دعوی؛ مدعا بایستی آنچه را که از دادگاه درخواست داراست، بنویسد. منظور و بهای آن در بخش مربوط در کاغذ چاپی نوشته میگردد. در صورتی مدعا نسبت به اموری فرع بر مراد مهم مانند هزینه دادرسی، حقالوکاله نماینده قانونی و بقیه خسارات دادرسی و ضرروزیان تأخیر در ایفا تعهد هم تقاضای تحقیق داشته باشد، این دستور نیازمند بیان در دادخواست میباشد. درخواست فرمان موقت، تأمین مراد وتأمین برهان را هم می تواند یاور منظور درخواست کرد.
اثرها دادخواست
دادخواست مطالبه قانونی حق شمرده میگردد و دارنده اثراتی میباشد که با نثار و تصویب آن در دفتر کار تمام دادگاه به وجود میاید. میقدرت این اثرها را در دو حایل رسیدگی کرد:
تاثیر اساسی دیگر برای دادگاه، انتخاب محدوده تفحص میباشد؛ بدین مفهوم که دادگاه ملزم میباشد نسبت به آنچه خواستار در دادخواست گزینش نموده و صرفا به آنچه رقم خورده مطالعه کند و در شرایطیکه خواستار را چه به طور جزئی و چه روی هم رفته مستحق تشخیص دهد، به به عبارتی معیار حکم صادر نماید. از جمله در شرایطی که در دادخواست تقاضای پرداخت اجاره بهای معوقه گردیده باشد، دادگاه نسبت به خساراتی که ممکن میباشد مستاجر به ملک مسکونی زده باشد، رای صادر نخواهد کرد؛ چون در دادخواست این فرمان مطرح نشده میباشد.مرجع اوراق قضایی ایران
تاثیر دیگر نسبت به اصحاب گفت و گو این میباشد که در دعاوی که زمینه آن آئین و از نوع وجه رایج مملکت میباشد، دادگاه با رعایت تناسب شاخص بها هر ساله که بوسیله خزانه مرکزی کشورایران انتخاب میشود، مبلغ ضرر و زیان تأخیر در ادای آیین را گزینش و در حکم می آورد؛ مگر طرفین طوری دیگر مصالحه نمایند. تاثیر دیگر نسبت به خوانده میباشد که اورا ملزم به پاسخگویی به دعوایی که علیه وی اقامه گردیده است، میکند.
بر پایه ی با ماده ۴۸ ضابطه دین دادرسی مدنی، استارت به مطالعه نیازمند نثار دادخواست به محل کار دادگاه با تقوا میباشد. در سالهای قبلی، اشخاص برای طرح گلایه به طور حضوری به مراجع قضایی مراجعه میکردند و شکواییه خویش را بر روی شیت منحصر به فرد نثار میکردند. ولی در سالهای اخیر، جهت خودداری از تضییع وقت و در راستای پیشرفت سرویس ها الکترونیک قضایی، اشخاص می توانند در سراسر سرزمین از روش دفترها سرویس ها الکترونیک قضایی، به طور سیستمی مبادرت به تصویب بخشیدخواست خویش کنند.
دادخواست حقوقی برخلاف شکواییه کیفری می بایست بر روی شیتهای چاپی که در مراجع قضایی در چنگ مراجعهکنندگان قرار داده میگردد، نوشته گردد و تمامی وضعیت رسمی در تایپ کردن آن رعایت خواهد شد. دادخواست و پیوستهای آن می بایست به تعداد خواندگان افزون بر یک ورژن نثار گردد. ردیفهای چاپی جان دار در شیت می بایست تماما نوشته خواهد شد و عدم رعایت آن موجب ردّ دادخواست گردد.
براساس ماده ۵۶ ضابطه دین دادرسی مدنی، هرگاه در دادخواست، خواستار یا این که محل اقامت وی معین نباشد، پیاله دو روز از تاریخ رسید به وسیله قرار مدیریت دفتر کار دادگاه رد فوری می شود . مراد خواستار بایستی در بخش مربوط آن دقیقا معلوم گردیده باشد و همچنین در صورتی بحث مالی باشد، بایستی بهای آن تصریح گردد. خواستار بایستی رونوشت سندگردیده اسنادی را که به آن در اقامه گفت و گو استناد کرده، ضمیمه دادخواست کند. براین اساس نیاز به پیوست اصل اوراق وجود ندارد. خواستار می بایست به واحد سنجش مقرر رسمی هزینه دادرسی را به طور ابطال و الصاق تمبر پرداخت نماید که در شکل عدم پرداخت، دادخواست توقیف میگردد.
اسم، اسم خانوادگی، اسم بابا، سن، فعالیت، معیار تحصیلات، حالت تأهل، ملیت، مذهب، شماره شناسنامه، شماره ملّی، آدرس ظریف و در شکل قابلیت و امکان آدرس پیام نگار(نشانی اینترنتی)، شماره تلفن اثبات و هم پا و کدپستی شاکی؛
مسئله گلایه، تاریخ و محل وقوع جرم؛
ضرروزیان وارده به مدعا و آیتم مطالبه او؛
برهان وقوع جرم، اسامی، خصوصیات و آدرس شهود و مطلعان در شکل قابلیت؛
خصوصیات ونشانی متشکی عنه یا این که مظنون در شکل قابلیت.
شاکی یا این که مدعا محرمانه میتواند شخصا یا این که بوسیله نماینده قانونی گلایه نماید. شکواییه می بایست روی سندها متحدالشکلی که بوسیله قوه قضاییه تهیه و تنظیم گردیده، تهیه خواهد شد. ولی عدم به کارگیری از این سندها (یعنی گلایه به طور شفاهی و یا این که در کاغذهای معمولی)، بازدارنده از استماع گلایه وجود ندارد.
اشکال هیبتهای اعطا کردخواست
۱. بخشیدخواست مطالبه وجه تحلیل وتوقیف اموال
خواستار: آقای……
خوانده: آقای……….
نماینده قانونی: مسعود عبادی نماینده قانونی شالوده یک دادستانی
انتخاب منظور و بهای آن: مطالبه وجه محاسبه، ضرروزیان تأخیر تادیه، صدور قرار نگهبانی مراد (توقیف اموال)
دلایل و ضمائم: اعطا کردخواست، وکالتطومار نماینده قانونی، فتوکپی مصدق ارزیابی، فتوکپی مصدق گواهینامه عدم پرداخت خزانه
گستردن دادخواست مطالبه وجه نظارت و توقیف اموال:
سر کردگی متشخص دادگاه
احتراما به اطلاع بهتر می رساند موکل من به موجب یک فقره نظارت خزانه ملت به شماره ….. مبلغ یکصد میلیون ریال متساوی ده میلیون ریال از آقای …. طلبکار میباشد. شایان بیان میباشد تحلیل ذکر شده به موجب گواهینامه عدم پرداخت شماره ……. مورخ ۰۶/۰۲/۱۴۰۱ب رجوع خورده میباشد. فلذا به موجب دادخواست تقدیمی تقاضای صدور حکم محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ تحلیل و زیان تأخیر تأدیه از تاریخ صدور گواهینامه عدم پرداخت و هزینههای دادرسی به عنوان مثال حقالوکاله وکلا را داریم.
ضابطه تعریفی از این عبارت پیشبینی نکرده میباشد. اعطا کرد خواستن به معنای دادخواهی و عدل و داد خواستن میباشد. دادخواست صفحهای میباشد با ظواهر، ردیفبندی و اصطلاحات خاص که در مراجع دادستانی در چنگ اشخاص قرار داده میگردد تا دعاوی حقوقی خویش را در آن تهیه و تنظیم نمایند. اشخاص با تهیه و تنظیم و نثار این صفحه، مبتنی بر وضعیت درست معلومگردیده در ضابطه، مراجع قضایی را مکلف به بازرسی و صدور رای در مورد مراد خویش مینمایند. به نثارکننده دادخواست اعم از هر فرد حقیقی و واقعی و حقوقی که دعوای خویش را در برگ منحصربهفرد تهیه و اقامه بحث نماید، خواستار و به طرف مقابل نیز خوانده گفته میشود. مبنی بر قانون اساسی کشور کشور ایران، دادخواهی حق مسلم هر شخصی میباشد و هر که می تواند به خواسته دادخواهی به دادگاه پارسا مراجعه نماید. به موجب ماده ۴۸ ضابطه آئین دادرسی مدنی، شرط اول استارت به دادرسی، نثار دادخواست بوسیله خواستار میباشد.
وضعیت و اجزای دادخواست
حالت و موادتشکیل دهنده دادخواست حقوقی در ضابطه آئین دادرسی مدنی به روشنی بوسیله قانونگذار تبیین گردیده است .وضعیت رسمی که در مواد ۵۱ و ۵۲ این ضابطه گفته شده میباشد، بهاین تفصیل میباشد:
شرط اول که موجب اعطا کردخواست شمردن صفحه تقدیمی به دادگاه میشود این میباشد کهاین صفحه به گویش فارسی در برگهای چاپی اختصاصی نوشته خواهد شد. اعطا کردخواست می بایست جهت به جریان افتادن در سیستم بازرسی، دربردارنده موردها ذیل باشد:
اسم، اسم خانوادگی، اسم بابا، سن، اقامتگاه و در شکل قابلیت کار خواستار
اسم، اسم خانوادگی، اقامتگاه و فعالیت خوانده
گزینش منظور و بهای آن مگر آن که انتخاب بهاء ممکن نباشد و یا این که مراد، مالی نباشد. از جمله منظور تسلیم قضیه معامله به بها ۲۰ میلیون تومان
تعهدات و جهاتی که به موجب آن خواستار خویش را مستحق مطالبه می داند، به نحوی که بدیهی و پرنور باشد. برای مثال به جهت قراردادی که به دادخواست ضمیمه می گردد، شخص خویش را محق بداند.
آنچه خواستار از دادگاه درخواست داراست.
بیان دلیل و وسایلی که خواستار برای ثابت ادعای خویش داراست، از سندها و نوشتهجات و اگاهی مطلعین و غیره، دلیل مثبته به ترتیب و بدیهی نوشته می گردد و در صورتیکه استدلال، مدرک گواه باشد، خواستار می بایست اسامی و خصوصیات و محل اقامت آنها را به صورت درست مشخص نماید.
امضای دادخواستدهنده (چه خواستار ، چه نماینده و نماینده قانونی او)و در شکل عجز از امضاء، تاثیر انگشت وی
در شرایطی که خواستار یا این که خوانده فرد حقوقی باشد، در بخشیدخواست اسم و اقامتگاه فرد حقوقی نوشته شود.
در حالتیکه که هریک از اصحاب مشاجره تیتر قیم یا این که متولی یا این که وصی یا این که رئیس کمپانی و امثال آن را داشته باشند، در دادخواست بایستی تصریح گردد.
دادخواست خوب میباشد بوسیله نماینده قانونی خواستار تهیه گردد و ویژگی ها و آدرس نماینده قانونی در آن بیان گردد.
هر دادخواست سه رکن اساسی دارااست:
خواستار یا این که مدعا فردی از دادگاه پژوهش به امری را مطالبه مینماید؛
خوانده یا این که مدعا علیه فردی که بحث علیه وی اقامه میگردد؛
مراد یا این که مسئله دعوی؛ مدعا بایستی آنچه را که از دادگاه درخواست داراست، بنویسد. منظور و بهای آن در بخش مربوط در کاغذ چاپی نوشته میگردد. در صورتی مدعا نسبت به اموری فرع بر مراد مهم مانند هزینه دادرسی، حقالوکاله نماینده قانونی و بقیه خسارات دادرسی و ضرروزیان تأخیر در ایفا تعهد هم تقاضای تحقیق داشته باشد، این دستور نیازمند بیان در دادخواست میباشد. درخواست فرمان موقت، تأمین مراد وتأمین برهان را هم می تواند یاور منظور درخواست کرد.
اثرها دادخواست
دادخواست مطالبه قانونی حق شمرده میگردد و دارنده اثراتی میباشد که با نثار و تصویب آن در دفتر کار تمام دادگاه به وجود میاید. میقدرت این اثرها را در دو حایل رسیدگی کرد:
حایل در آغاز؛ اثر ها دادخواست نسبت به دادگاه
نثار دادخواست موجب ساخت تکلیف در پژوهش وصدور رأی برای دادگاه میگردد. بر پایه ی با ماده ۳ ضابطه آئین دادرسی مدنی، قضات دادگاهها نمیتوانند به عذروبهانه خموشی یا این که نقص یا این که اجمال یا این که تعارض مقررات از استیناف به گفت و گو و صدور حکم امتناع ورزند.تاثیر اساسی دیگر برای دادگاه، انتخاب محدوده تفحص میباشد؛ بدین مفهوم که دادگاه ملزم میباشد نسبت به آنچه خواستار در دادخواست گزینش نموده و صرفا به آنچه رقم خورده مطالعه کند و در شرایطیکه خواستار را چه به طور جزئی و چه روی هم رفته مستحق تشخیص دهد، به به عبارتی معیار حکم صادر نماید. از جمله در شرایطی که در دادخواست تقاضای پرداخت اجاره بهای معوقه گردیده باشد، دادگاه نسبت به خساراتی که ممکن میباشد مستاجر به ملک مسکونی زده باشد، رای صادر نخواهد کرد؛ چون در دادخواست این فرمان مطرح نشده میباشد.مرجع اوراق قضایی ایران
سد دوم؛ اثر ها دادخواست نسبت به اصحاب گفت و گو
با نثار دادخواست نوعی ارتباط حقوقی در میان اصحاب گفت و گو ساختوساز می گردد که برای هر دو طرف، دستمزد و تکالیفی ساخت و ساز مینماید. به موجب این ارتباط، خواستار فقط تا مقاطعی حق استرداد دادخواست را داراست. این حق استرداد در ماده ۱۰۷ ضابطه آئین دادرسی مدنی بدین گستردن آمده میباشد: خواستار قادر است مادامی که دادرسی تک تک نشده میباشد، دعوای خویش را استرداد نماید. ولی استرداد بحث بعداز ختم مذاکرات اصحاب گفت و گو در شکل رضایت خوانده ممکن میباشد یا این که آن که خواستار روی هم رفته از دعوای خویش صرف لحاظ نماید.تاثیر دیگر نسبت به اصحاب گفت و گو این میباشد که در دعاوی که زمینه آن آئین و از نوع وجه رایج مملکت میباشد، دادگاه با رعایت تناسب شاخص بها هر ساله که بوسیله خزانه مرکزی کشورایران انتخاب میشود، مبلغ ضرر و زیان تأخیر در ادای آیین را گزینش و در حکم می آورد؛ مگر طرفین طوری دیگر مصالحه نمایند. تاثیر دیگر نسبت به خوانده میباشد که اورا ملزم به پاسخگویی به دعوایی که علیه وی اقامه گردیده است، میکند.
روش تصویب دادخواست
بر پایه ی با ماده ۴۸ ضابطه دین دادرسی مدنی، استارت به مطالعه نیازمند نثار دادخواست به محل کار دادگاه با تقوا میباشد. در سالهای قبلی، اشخاص برای طرح گلایه به طور حضوری به مراجع قضایی مراجعه میکردند و شکواییه خویش را بر روی شیت منحصر به فرد نثار میکردند. ولی در سالهای اخیر، جهت خودداری از تضییع وقت و در راستای پیشرفت سرویس ها الکترونیک قضایی، اشخاص می توانند در سراسر سرزمین از روش دفترها سرویس ها الکترونیک قضایی، به طور سیستمی مبادرت به تصویب بخشیدخواست خویش کنند.
روش تایپ کردن دادخواست حقوقی
دادخواست حقوقی برخلاف شکواییه کیفری می بایست بر روی شیتهای چاپی که در مراجع قضایی در چنگ مراجعهکنندگان قرار داده میگردد، نوشته گردد و تمامی وضعیت رسمی در تایپ کردن آن رعایت خواهد شد. دادخواست و پیوستهای آن می بایست به تعداد خواندگان افزون بر یک ورژن نثار گردد. ردیفهای چاپی جان دار در شیت می بایست تماما نوشته خواهد شد و عدم رعایت آن موجب ردّ دادخواست گردد.
براساس ماده ۵۶ ضابطه دین دادرسی مدنی، هرگاه در دادخواست، خواستار یا این که محل اقامت وی معین نباشد، پیاله دو روز از تاریخ رسید به وسیله قرار مدیریت دفتر کار دادگاه رد فوری می شود . مراد خواستار بایستی در بخش مربوط آن دقیقا معلوم گردیده باشد و همچنین در صورتی بحث مالی باشد، بایستی بهای آن تصریح گردد. خواستار بایستی رونوشت سندگردیده اسنادی را که به آن در اقامه گفت و گو استناد کرده، ضمیمه دادخواست کند. براین اساس نیاز به پیوست اصل اوراق وجود ندارد. خواستار می بایست به واحد سنجش مقرر رسمی هزینه دادرسی را به طور ابطال و الصاق تمبر پرداخت نماید که در شکل عدم پرداخت، دادخواست توقیف میگردد.
شکواییه چیست؟
در کارها حقوقی، گلایه در محاکم با دادخواست استارت میگردد، البته استارت بازرسی به مشاجره در دادگاه کیفری، نیازمند تهیه و نثار شکواییه میباشد. در جرایم قابل سپری شد که استارت به تعقیب، مشروط به گلایه شاکی و فاقد جنبه همگانی میباشد، بعداز نثار شکواییه به دادسرا، مسئله تعقیب و پژوهش ها مقدماتی شروع میگردد. بر طبق با ماده ۶۸ ضابطه آئین دادرسی کیفری، در تهیه و تنظیم شکواییه بایستی این مورد ها قید گردد:اسم، اسم خانوادگی، اسم بابا، سن، فعالیت، معیار تحصیلات، حالت تأهل، ملیت، مذهب، شماره شناسنامه، شماره ملّی، آدرس ظریف و در شکل قابلیت و امکان آدرس پیام نگار(نشانی اینترنتی)، شماره تلفن اثبات و هم پا و کدپستی شاکی؛
مسئله گلایه، تاریخ و محل وقوع جرم؛
ضرروزیان وارده به مدعا و آیتم مطالبه او؛
برهان وقوع جرم، اسامی، خصوصیات و آدرس شهود و مطلعان در شکل قابلیت؛
خصوصیات ونشانی متشکی عنه یا این که مظنون در شکل قابلیت.
شاکی یا این که مدعا محرمانه میتواند شخصا یا این که بوسیله نماینده قانونی گلایه نماید. شکواییه می بایست روی سندها متحدالشکلی که بوسیله قوه قضاییه تهیه و تنظیم گردیده، تهیه خواهد شد. ولی عدم به کارگیری از این سندها (یعنی گلایه به طور شفاهی و یا این که در کاغذهای معمولی)، بازدارنده از استماع گلایه وجود ندارد.
تفاوت دادخواست و شکواییه
دعاوی حقوقی با دعاوی کیفری تفاوت ماهیتی دارا هستند. دعوای کیفری هنگامی میباشد که فرد گزینه بزه و جرم واقع گردیده و در واقع جرمی ارتکاب یافته؛ البته دعوای حقوقی ناشی از رابطه ها سری و فردی اشخاص میباشد. اعطا کردخواست منحصربهفرد دعاوی حقوقی میباشد و شکواییه در دعاوی کیفری مطرح می گردد. گلایه کیفری را میقدرت در هر ورقهای نوشت اما گلایه حقوقی به طبع بایستی در صفحهای منحصر به فرد به اسم اعطا کردخواست نوشته گردد. گلایه می بایست آغاز در دادسرا اقامه خواهد شد و آن گاه در شکل صدور کیفرخواست، به دادگاه نبی می شود. ولی دعوای حقوقی مستقیما در دادگاه اقامه میگردد. شکواییه به طور شفاهی هم قابل طرح شدن میباشد و دادسرا را موظف به نظارت مینماید، ولی بخشیدخواست بایستی قطعا در پوسته درست رسمی مطرح خواهد شد تا موجب اشتغال دادگاه خواهد شد.اشکال هیبتهای اعطا کردخواست
۱. بخشیدخواست مطالبه وجه تحلیل وتوقیف اموال
خواستار: آقای……
خوانده: آقای……….
نماینده قانونی: مسعود عبادی نماینده قانونی شالوده یک دادستانی
انتخاب منظور و بهای آن: مطالبه وجه محاسبه، ضرروزیان تأخیر تادیه، صدور قرار نگهبانی مراد (توقیف اموال)
دلایل و ضمائم: اعطا کردخواست، وکالتطومار نماینده قانونی، فتوکپی مصدق ارزیابی، فتوکپی مصدق گواهینامه عدم پرداخت خزانه
گستردن دادخواست مطالبه وجه نظارت و توقیف اموال:
سر کردگی متشخص دادگاه
احتراما به اطلاع بهتر می رساند موکل من به موجب یک فقره نظارت خزانه ملت به شماره ….. مبلغ یکصد میلیون ریال متساوی ده میلیون ریال از آقای …. طلبکار میباشد. شایان بیان میباشد تحلیل ذکر شده به موجب گواهینامه عدم پرداخت شماره ……. مورخ ۰۶/۰۲/۱۴۰۱ب رجوع خورده میباشد. فلذا به موجب دادخواست تقدیمی تقاضای صدور حکم محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ تحلیل و زیان تأخیر تأدیه از تاریخ صدور گواهینامه عدم پرداخت و هزینههای دادرسی به عنوان مثال حقالوکاله وکلا را داریم.
- ۰ ۰
- ۰ نظر